English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feed pipe U لوله تغذیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
feeder U خط تغذیه
recharges U تغذیه
feeders U خط تغذیه
sustenance U تغذیه
recharged U تغذیه
recharge U تغذیه
nourishment U تغذیه
nurture U تغذیه
nurtured U تغذیه
nutrition U تغذیه
feeding U تغذیه
nurturing U تغذیه
nurtures U تغذیه
line feed U تغذیه خط
diet U تغذیه
recharging U تغذیه
nourish U تغذیه
nourished U تغذیه
nourishes U تغذیه
feedings U تغذیه
nutriment U تغذیه
alimentation U تغذیه
nutriments U تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
power transformer U مبدل تغذیه
pouring gate U تغذیه قالب
serial feeding U تغذیه نوبتی
main feed U تغذیه اصلی
magazine feed U تغذیه مخزن
supply cable U کابل تغذیه
reverse bias U تغذیه معکوس
feed pump U پمپ تغذیه
recharge basin U حوضچه تغذیه
noises U منبع تغذیه
noise U منبع تغذیه
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
undernourished U سوء تغذیه
ff U تغذیه کاغذ
malnutrition U سوء تغذیه
main supply line U خط تغذیه اصلی
mulnutrition U سوء تغذیه
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
undernourishment U سوء تغذیه
natural recharge U تغذیه طبیعی
bottle-feeding U تغذیه با بطری
bottle feeding U تغذیه با بطری
paper feer U تغذیه کاغذ
pasturage U تغذیه کردن
nutritionist U ویژه گر تغذیه
feeder canal U کانال تغذیه
malnourished U بد تغذیه شده
malnourished U دچارسوء تغذیه
fed U تغذیه شده
pastures U تغذیه کردن
pasture U تغذیه کردن
form feed U تغذیه کاغذ
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
breast feeding U تغذیه پستانی
feeders U سیم تغذیه
feeder U سیم تغذیه
dystrophy U سوء تغذیه
food program U رژیم تغذیه
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
ad lib feeding U تغذیه ازاد
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
feeder panel U تابلوی تغذیه
feeding center U مرکز تغذیه
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anthophagous U تغذیه شده با گل
plate supply U تغذیه صفحه
feeding problem U مشکل تغذیه
feedway U تغذیه کننده
alimentiveness U قوه تغذیه
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
breast-feeding U تغذیه پستانی
anode supply U تغذیه صفحه
cross feed U تغذیه عرضی
feeds U تغذیه گردن
recharge well U چاه تغذیه
aliment U تغذیه کردن
feeds U تغذیه کردن
feed U تغذیه گردن
feed U تغذیه کردن
cutler feed U تغذیه کاتلر
injection well U چاه تغذیه
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
downfeed U تغذیه رو به پایین
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
innutrition U عدم تغذیه
nourish U تغذیه کردن
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
predatory U تغذیه کننده از شکار
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
pin feed U تغذیه ممتد کاغذ
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
energizing in field o phase rotation U تغذیه میدان دوار
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
power supply switch U کلید منبع تغذیه
predatorial U تغذیه کننده از شکار
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power feed cable U کابل تغذیه برق
ration method U روش تغذیه پرسنل
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
endophagous U تغذیه کننده ازروی
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply cable U کابل منبع تغذیه
axial feed method U روش تغذیه محوری
ichthyophagous U تغذیه کننده ازماهی
hematophagous U تغذیه کننده از خون
input of current U تغذیه و هدایت جریان
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
to eat an unhealthy diet U خوردن تغذیه ناسالم
feed U خوراندن تغذیه کردن
gate U راه تغذیه لشعلث
feeds U خوراندن تغذیه کردن
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
predator U تغذیه کننده از شکار
predators U تغذیه کننده از شکار
gates U راه تغذیه لشعلث
vermivorous U تغذیه کننده از کرم
gallivorous U تغذیه کننده از مازو
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
negative feeder U سیم تغذیه منفی
myrmecophagous U تغذیه کننده ازمورچه
feeding group U گروه تغذیه کننده
anthophagous U تغذیه کننده از شهد گل
long distance supply U تغذیه مسافت دور
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
grazes U تغذیه کردن از چریدن
grazed U تغذیه کردن از چریدن
graze U تغذیه کردن از چریدن
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
sheet feeder U تغذیه کننده ورق کاغذ
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
low voltage supply system U سیستم تغذیه فشار ضعیف
lf U تعویض سطر تغذیه کاغذ
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
downfeed milling machine U دستگاه فرز با تغذیه از زیر
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
tractor feed printer U چاپگر تغذیه شده تراکتوری
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
supplied U تحویل دادن تغذیه کردن
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
supply U تحویل دادن تغذیه کردن
supplying U تحویل دادن تغذیه کردن
malnutrition U تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
saprophagous U تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
apivorous U زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
stenophagous U تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com